2 روز سخت
اولین ازمایش یا بهتره بگم سونوگرافی مهم و حیاتی " NT" بود که باید جوابش از المان میمود 2 هفته هم طول کشید بابایی ظهر زود امد تا ساعت 3 ازمایشگاه باشیم . چقدر هم من اب خورده بودم البته ماما ن بزرگت واسم هندونه گرفته بود .. خلاصه تا رسیدیم ( مسافتم زیاد ترافیک هم بود) خون گرفتن و سونو رفتم و قشنگمو دیدم خوابیده بودی و صورتت به طرفه ما بود ولی باید اندازه پشت گردنت رو میگرفتن این قد با دستگاه رو شکمم فشار داد تا بلاخره چرخیدی .11 هفته ای بودی کپولم بعد 2 هفته جواب امد خدا رو شکر همه چی خوب بود سونوگرافی دوم هم برای سلامت بود از صبح استرس داشتم .با بابایی رفتیم بیمارستان . خدا رو هزار بار شکر کردم که جیگرمون سالمه همه چیزت نرمال بو...
نویسنده :
مینا
17:03